دکوئيار؛ ديپلمات کارکشته
دکوئيار؛ ديپلمات کارکشته
دکوئيار؛ ديپلمات کارکشته
نويسنده: غلامعلي خوشرو
دبيرکل دهه پاياني جنگ سرد
با پايان جنگ جهاني و در بدو تشکيل سازمان ملل متحد، پرز دکوئيار به عنوان نماينده کشورش در مجمع عمومي سال 1946 شرکت کرد. سال ها پس از اين نمايندگي و در سال 1971 دکوئيار با سمت رياست هيأت نمايندگي کشورش در سازمان ملل پا به مجمع عمومي گذاشت و تا سال 1975 در اين مقام باقي ماند. طي سال هاي 1973 و 1974 که کشور پرو به عضويت غيردائم شوراي امنيت انتخاب شده بود، دکوئيار در مقام نماينده کشورش در تمامي جلسات اين شورا شرکت کرد و در مسأله قبرس به عنوان رئيس
دوره اي اين شورا به ايفاي نقش پرداخت؛ به گونه اي که بسياري از تحليلگران از نقش مؤثر وي در آن موضوع صحبت مي کنند. با پايان دوره عضويت غير دائم پرو در شوراي امنيت، دکوئيار از سوي والدهايم، دبيرکل وقت سازمان ملل، به سمت نماينده ويژه در امور قبرس منصوب شد. مسير رو به صعود زندگي سياسي و ديپلماتيک دکوئيار با انتصاب وي به عنوان مشاور ويژه دبيرکل سازمان ملل در امور سياسي ادامه يافت. در اين سمت بود که وي به عنوان آغازگر مذاکرات بين افغانستان و پاکستان در آگوست و آوريل 1979 با سفر به اين کشورها با مقامات طرفين ديدارهايي داشت. کارآيي و تلاش وي براي حل و فصل مسالمت آميز اختلافات بين المللي، سرانجام به انتخاب وي به عنوان پنجمين دبيرکل سازمان ملل در 1982 منجر شد. پرز دکوئيار به مدت دو دوره در اين سمت فعاليت کرد.
دبيرکل سازمان ملل، عالي ترين مقام اجرايي آن است که هماهنگي و ميانجيگري و تقويت روابط بين المللي از مهمترين وظايف وي است. خاوير پرز دکوئيار اهل پرو از سال 1982 تا آخر سال 1991 به عنوان پنجمين دبير کل براي دو دوره پنج ساله به اين سمت منصوب شد.
او اولين دبيرکل سازمان از آمريکاي لاتين است که به عنوان راه حلي مرضي الطرفين پس از اصرار کورت والدهايم، دبير کل پيشين، بر انتخابش براي سومين دوره و وتوي چين، به عنوان دبير کل انتخاب شد. دکوئيار، ديپلمات کار کشته اي بود که علاوه بر خدمت در پست هاي مهم ديپلماتيک در اروپا به عنوان نماينده کشورش، در سازمان ملل نيز سال ها به عنوان معاون دبيرکل در امور سياسي خدمت کرده بود. در زمان خدمتش در سازمان ملل، او ميانجيگري موفقي بين انگليس و آرژانتين پس از جنگ جزاير فالکلند انجام داد. براي استقلال ناميبيا و همچنين در مورد تنازعات در صحراي غربي در آفريقا بين جبهه پوليساريو و مراکش، تلاش هاي بسياري به خرج داد.
فرجام تجاوز عراق به ايران و دکوئيار
دکوئيار در اجراي يکي از بندهاي قطعنامه 598 که مربوط به تعيين مسوول جنگ بود، نامه هايي را به ايران و عراق فرستاد و از دو کشور خواست دلايل و شواهد خود را نسبت به آغاز جنگ ارائه کنند. رژيم صدام که جز تبليغات واهي و فراگير، دليل ديگري براي ادعاي خلاف خود نداشت، پاسخي نامربوط و ناصواب ارائه کرد و ايران دلايل و شواهد متقن خود را به دبيرکل سازمان ملل داد. وي اين پاسخ ها و نيز شواهد عيني و دلايل موجود را بررسي کرد. در زمان دبيرکلي دکوئيار، رژيم صدام سلاح هاي شيميايي را عليه مردم ايران و عراق به کار برد. فرستادگان دبيرکل سازمان ملل، گزارشي از اين اقدامات وحشيانه تهيه کردند و کابرد سلاح هاي کشتار جمعي را عليه مردم بي دفاع که نقض کامل قوانين بين المللي است، مستند کردند. از اقدامات ديگر آقاي دکوئيار تلاش وافر و کاربرد مساعي جميله خود براي حل مساله
گروگان هاي غربي در لبنان بود. وي توسط دستيار خود پيکو، مذاکرات پيچيده و طاقت فرسايي را با طرف هاي درگير آغار کرد و درنهايت موفق شد گروگان ها را به تدريج آزاد کند.
رحلت بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، امام خميني (قدس سره) نيز مصادف با دبير کلي پرز دکوئيار بود، وي در اولين ساعات دريافت اين خبر در محل نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل، حضور يافت و با اداي احترام به روح اين بزرگوار با ملت ايران همدردي کرد و پرچم سازمان ملل را نيز به احترام امام خميني (ره) به صورت نيم افراشته درآورد. همچنان که اشاره شد دکوئيار دو کشور ايران و عراق را موظف کرد که هر يک دلايل خود را در مورد آغاز جنگ ارائه کنند. وي پس از دريافت دلايل هر دو طرف، در گزارش تاريخي به شوراي امنيت، رژيم صدام را آغازگر جنگ و مسوول اين فاجعه بزرگ انساني معرفي کرد. متأسفانه شوراي امنيت- که خود در جريان جنگ تحميلي عملاً از متجاوز حمايت کرده بود و همواره خواهان آتش بس در شرايطي بود که خاک ايران در اشغال متجاوز بود- هيچ اقدامي در مورد اين گزارش دبيرکل به عمل نياورد. با آنکه اکثريت قريب به اتفاق کشورها در سازمان ملل در طول ساليان از ايران مي خواستند که به جنگ پايان دهد، وقتي که با اين گزارش دبيرکل مواجه شدند، سکوت اختيار کرده و دچار ناشنوايي مطلق شدند. جامعه جهاني در آن زمان در برابر تجاوز بارز عراق، طرف متجاوز را گرفت و سبب شد رژيم صدام در تجاوزگري خود جسور شود و در برابر چشم جهانيان به همسايه ديگر خود که متحد غرب و نير اعراب بود، حمله کند؛ تجاوزي که دو جنگ بزرگ را به همراه داشت و در نهايت سبب سقوط رژيم متجاوز صدام شد.
منبع: همشهري ديپلماتيک شماره 50
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}